فوتبال، سیاست و شکاف طبقاتی
فوتبال، سیاست و شکاف طبقاتی
هر چیزی را روحیست و روح زندگی اجتماعی سیاست است.
پروژه یکدست سازی طبقاتی و پوشاندن شکاف میان طبقات از مهمترین کارهایی هست که نئولیبرالیسم انجام می دهد.فوتبال، سیاست و شکاف طبقاتی
نئولیبرالیسم با استفاده از رسانه هایی که دارد، همگان را مسایل سرگرم کننده ای مشغول می کند که در کنار ترویج زرق و برق و تبلیغات کمپانی ها، سرپوشی بر اختلاف میان طبقات بگذارد و همه چیز را عادی جلوه دهد.فوتبال، سیاست و شکاف طبقاتی
وقتی کسی که خونش مکیده می شود با خونخوار خود دست دوستی بدهد و حتی طرفدارش بشود این جا جاییست که یک چیزی طبیعی نیست اما نئولیبرالیسم عادی و طبیعی اش جلوه می دهد و اینچنین نئولیبرالیسم، ایدئولوژی را به وجود می آورد.
تنها راه خروج از ایدئولوژی، سیاست است. ایدئولوژی در منطق نمادین بازی می کند و سیاست در منطق امر واقع. ایدئولوژی از قانونی بودن یا نبودن حرف می زند و سیاست از قانون اشکال می گیرد و تحت سیطره قانون حرکت نمی کند زیرا که پایه های قانون جدید را می گذارد فلذا به امر واقع نزدیک است.
در نیمه دوم دهه ۹۰ سرمایه داری پست مُدرن در حال اثبات سلطه و یکه تازی اش بر همه چیز از جمله ورزش بود. در بین این ورزش ها فوتبال به دلیل زیاده بودن مخاطبینش جلوه خاص تری برای نئولیبرالیسم داشت.فوتبال، سیاست و شکاف طبقاتی
فوتبالی که قبل تر ها دست کارگران بود و توسط اعضای محلی یا صنفی خودشان اداره می شد، دست شرکت ها، کمپانی ها، سرمایه داران و دولت ها افتاد و رفته رفته خصلت مردمی خودش را از دست داد.
در این بین فوتبالیست هایی بودند که امید رهایی را زنده نگه می داشتند و پیامهای سیاسی ای را با خودشان به همراه داشتند. آنها خود را نمایند مردم و رهایی آنها از احکام ناعادلانه می دانستند.
هر چه بیشتر گذشت فوتبال سیاست زدایی شد و امثال قلیچ خانی ها کمرنگ شدند.
نسل جدید فوتبالیست هایی را اسطوره و الگوی خود قرار می دهد که درک زیادی از وضعیت جهانی که در آن زندگی می کنند ندارند و مانند ماشین پولساز در حال تبلیغ کردن برای کمپانی های مختلف هستند و هرازگاهی هم مقداری از پولشان را در قالب کارهای خیریه ای به نمایش می گذارند.
سالیانی هست که در فوتبال شکاف عمیقی میان مردم و سازوکارهای فوتبال اتفاق افتاده و دیگر فوتبال از دل مردم نیست بلکه از دل مدیران شرکت های میلیاردی و بعضاً از دل دولت های تبعیض گر به وجود می آید و فضا را برای جذابیت رسانه آماده می کند و فوتبالیست ناآگاه تمام فعالیت روحی و جسمی اش را در حرکات مرتبط با توپ خلاصه می کند بدون اینکه بداند چرا؟ هدف چیست؟ برای که بازی می کنم؟ آنها چه چیزی را می خواهند؟ چرا باید اینچنین درآمد داشته باشم؟ و بسیاری از سوال های دیگری که اذیت کننده هست اما از خودشان نمی پرسند چون تعهدی را به تاریخ و مردم احساس نمی کنند.
- نویسنده: مجتبی اسلامی
- کارشناس ارشد پژوهش علم اجتماعی